loading...
زندگی چهره ها| Faces of Life
shayan بازدید : 64 چهارشنبه 15 خرداد 1392 نظرات (0)

 

0.843592001322665865_jazzaab_ir.jpg

ایرج نوذری
متولد 7 اسفند 1342
پسر منوچهر نوذری است
خواهرش نازنین استاد دانشگاه است
دو سال در اسپانیا زندگی کرده است
یک سال در مدرسه فرانسویها درس خوانده است
همسرش اسپانیائی است
دو دختر به نامهای دلربا و دلناز دارد
سال1370 ازدواج کرده است
در رشته کونگ فو مدال قهرمانی دارد
دارای حافظه قوی است
رفیق فابریکش پژمان بازغی است
نقره،انگشتر،سفر و کارتونهای والت دیسنی را خیلی دوست دارد
بسیار خوش شانس است
پرسپولیسی است
بیلیارد باز حرفه ای است

فیلمشناسی:
عاشق (۱۳۸۵)
ملودي (۱۳۸۵)
آكواريوم (۱۳۸۴)
اين ترانه عاشقانه نيست (۱۳۸۴)
رازها (۱۳۸۳)
كافه ستاره (۱۳۸۳)
باج خور (۱۳۸۲)
فرياد در شب (۱۳۸۲)
ملاقات با طوطي (۱۳۸۲
آخرين تلاش (۱۳۷۰)
اوينار (۱۳۷۰)

گفتگو:

* به عنوان سوال اول بهتر است از پدر بزرگوارتان زنده یاد «منوچهر نوذری» شروع کنیم. اولین نکته ای که بعد از شنیدن اسم ایشان به ذهنتان می آید، چیست؟

«عشق» یادآور زنده یاد پدرم است. چون ایشان خود عاشق بود.

* چه خصلت هایی از پدر به شما منتقل شده است؟

عاشق پیشگی، دوست داشتن انسان ها و تا حد امکان انجام دادن هر کاری برای کمک به هم نوعان. پدرم یک اصطلاحی داشت و همیشه می گفت: «هر کی هرچیش می رسه». این مثل پرمفهومی بود و معتقدم انسان هر کاری از دستش برمی آید باید برای هم نوعش انجام دهد و دریغ نکند حالا هرچه، در توانش هست.

* ایشان چه قدر در ورود شما به عرصه هنر نقش داشت؟

هیچ نقشی نداشت.

* یعنی خودتان وارد عرصه هنر شدید آن هم بدون پارتی بازی؟

بله، پدر به دلایل بسیار دوست نداشت من وارد این کار شوم و می گفت مبادا با ورود به این کار درس خواندنت تحت الشعاع قرار بگیرد. دلیل دیگر پدر نیز این بود که می دانست این کار حاشیه دارد و من هم مانند خودش انسان عاطفی و حساسی هستم؛ از این رو نگران بود تحت تاثیر این حواشی قرار بگیرم. بالاخره زمانی وارد عرصه هنر شدم که گرفتاری برای ایشان به وجود آمده بود و حضور کم رنگی داشت و حتی حضور نداشت. اما سخنانش را گوش دادم و بعد از کسب دانش وارد عرصه هنر شدم.

* به نظر شما راز محبوبیت ایشان در عرصه هنر چه بود؟

صداقت، روراستی و عاشق پیشگی. کارها را با عشق انجام می داد چیزی که بنده هم پیشه کردم و خدا را شکر این اتفاق افتاد. البته معروف شدن ابعاد مختلفی دارد، ولی مهم این است که انسان مقیم دل ها باشد. همیشه این اصطلاح من است، مقیم دل بودن ارزشمند است و اگر مقیم دل ها باشی، همیشه به سراغت می آیند. امیدوارم لایق محبت مردم باشم.

* سال ۱۳۷۰ در ۲ فیلم «اوینار» و «آخرین تلاش» ایفای نقش کردید؛ سال ۱۳۸۲ نیز در فیلم «ملاقات با طوطی» حضور یافتید، چرا این قدر کم کار بودید؟

از نظر بازیگری بین سینما، تئاتر و تلویزیون تفاوتی قائل نمی شوم و معتقدم بازیگر اگر عاشق به بازی باشد این ۳ حوزه هنر نباید برایش تفاوتی داشته باشد، چون هر یک ارزش خاص خود را دارد. یعنی تئاتر، تلویزیون و سینما هر یک ارزنده است؛ اما باید هر کدام به مناسبت و به موقع کار شود. نباید درباره این حوزه ها استدلال نادرستی کنیم. نباید بگوییم کسی که در حوزه تئاتر فعالیت می کند نباید وارد تلویزیون شود، یا کسی که در تلویزیون کار می کند نباید وارد سینما شود و برعکس. در تمام جهان بزرگ ترین کارگردانان و بازیگران در همه مقوله ها به موقع کار کرده اند. معتقدم تلویزیون معروف به ویترین است و بسیاری از بازیگران ما از تلویزیون معروف، محبوب و شناخته شدند و سپس وارد سینما شدند اما برخی استدلال نادرستی دارند و تلویزیون را تحویل نمی گیرند.همیشه سعی کرده ام که گزیده کار کنم و این گونه شده است. هر کسی ممکن است در کارنامه اش گاف هنری و گاف فرهنگی داشته باشد. من هم مستثنا از این قانون نبوده ام. یکی دو کار سینمایی داشتم که رفاقتی بازی کردم البته به من دستمزد هم دادند. سعی کرده ام فیلم های قابل بحث، خاص و ویژه کار کنم. همیشه عاشق کارهای ویژه هستم.

* بین این همه رشته که در دانشگاه وجود دارد، چه طور زبان فرانسه را انتخاب کردید؟

من زبان فرانسه را انتخاب نکردم، بلکه در ۸ زبان بین المللی تخصص دارم. تحصیلاتم زبان شناسی است. فوق لیسانس زبان اسپانیایی و فرانسه دارم و بقیه زبان ها را هم تا پیش از دکترا خوانده ام و ادامه می دهم. مدتی هم در دانشگاه آزاد تدریس می کردم که متاسفانه به دلیل جوی که داشت دلم در آن جو شکست و دیگر ادامه ندادم. نکته ناگفته دیگری را هم اشاره کنم که خیلی ها فکر می کنند من در هند تحصیل کرده ام، اما این گونه نیست. من هرگز در هند تحصیل نکرده ام و یک ماهی بیشتر در آن جا نبودم. اصل تحصیلاتم در اسپانیا بوده است ولی از آن جا که دوست داشتم همه چیز را با جزئیات یاد بگیرم، اطلاعاتم به گونه ای است که شاید خود هندی ها هم تعجب کنند. هند را از هندی ها بهتر می شناسم، در حوزه هنر کار کرده ام چون زبان آن را می شناسم.

* شما اشاره کردید که عاشق کارهای خاص و ویژه هستید؛ چرا بیشتر در نقش شخصیت های منفی بازی کرده اید؟

این هم یکی از ویژگی هایی است که برای نقش هایم در نظر گرفته ام. من برخلاف آن چه در سینمای ایران متداول است، این جسارت و جرأت را کردم و در این نقش ها بازی کردم.نقش های خاکستری، منفی و گوناگون را کار کردم که جواب هم داد اما دیگر ادامه ندادم. چون به واقع دیدم که ۲۵ فیلم برای بازی در نقش اصلی بد و بدمن و به قول قدیمی ها بدجنس برای مدیر برنامه ام «آنیوس دانه کار» فرستاده اند که کار کنم. کم کم فکر کردند که من منفی کار هستم، به همین دلیل به تمامی این پیشنهادها پاسخ منفی دادم. شاید چهره و بازی ام به گونه ای است که می توانم هرگونه نقش منفی را بازی کنم. به هر حال این امتحان را هم کردم و خودم را محک زدم که بسیار تجربه خوبی بود. در برخوردهایی که با مردم دارم، به من می گویند: آقا خیلی عالی بازی می کنید ولی تو را به خدا دیگر نقش منفی کار نکنید. من هم گوش کردم و حداقل تا مدتی نقش منفی کار نمی کنم.

* به نظرم بدمن ترین نقشی که بازی کردید، در فیلم «آکواریوم» ایرج قادری بود؟

بله، همین طور است. البته در ابتدا فیلم نامه را رد کرده بودم. ولی چون قضیه کشته شدن همسر و فرزندش به داستان اضافه شد، بازی در این فیلم را قبول کردم.

* مسابقه ستاره ها با اجرای شما به یکی از پربیننده ترین مسابقه ها تبدیل شد؛ چه طور شد که قبول کردید مجری یک مسابقه شوید؟

مسابقه ستاره ها مانند همه جای دنیا برنامه ای معروف است؛ ما هم این جا این مسابقه را برگزار کردیم. حتی موسیقی همان مسابقه را پخش می کردیم؛ اما اسم و سبک را با توجه به فرهنگ کشورمان تغییر دادیم با این حال روال همان روال بود. این مسابقه نسخه های مختلف داشت که در سراسر دنیا بازیگران معروف اجرا کردند. در همه کشورها بازیگران معروفشان مجری مسابقه بودند و در کشور ما نیز من اجرای مسابقه را برعهده گرفتم و قصد ارائه این طرح را به شبکه داشتم ولی بعد به دلایلی منصرف شدم. از طرفی تهیه این برنامه خرج کلانی داشت. به همین دلایل پشیمان شدم تا این که آقای «حسین فردرو» کارگردان و دوست خوب و عزیزم طی تماسی پیشنهاد اجرای این مسابقه را به بنده داد و گفت: پشتیبان مالی مسابقه، ستاره کویر یزد است. با این شرایط پذیرفتم که مسابقه را اجرا کنم و به واقع این مسابقه سر و صدا کرد.

* دلیل این استقبال را در چه می بینید؟

معتقدم آن صداقتی که گروه به خرج داد، نوع اجرا و ویژه و خاص بودن برنامه ، بازتاب گسترده ای میان مردم داشت. در قسمت اول ما ۵ هزارنامه داشتیم، یعنی این تعداد مخاطب از نقاط مختلف کشور برایمان نامه نوشته بودند. بیشتر جوایز ما نفیس بود و اگر شرکت کننده ما در «مسابقه ستاره ها» ۱ میلیون تومان هم برنده می شد ما همان مبلغ یا معادلش را فرش می دادیم.

* بعد از استقبال مردم از مجموعه تلویزیونی کلانتر ۲، شما هم اکنون مشغول بازی در سری سوم این مجموعه هستید، از شرایط کار، مدت فیلم برداری، هم بازی هایتان و فیلم نامه و کارگردان برایمان بگویید.

نقش سرگرد را بازی می کنم و «مریم سلطانی» نیز نقش همسرم را ایفا می کند، ولی بقیه بازیگران تغییر کرده اند. به طور کلی سبک کار تغییر کرده است. در مجموعه دو دستیار پلیس خانم داریم که در قصه هایی به شکل همکار وارد می شوند و شاهد ۵ قصه در مجموعه خواهید بود. سری جدید کلانتر اواخر سال گذشته کلید خورد و فیلم برداری اش تا مهرماه ادامه دارد. ان شاءا... این مجموعه قرار است از مهرماه روانه آنتن شود.

* آیا در عرصه دوبله نیز فعالیت دارید؟

بله، از فروردین سال ۱۳۵۵ کار دوبله را شروع کردم. با وجود مخالفت پدرم، از این جا شروع به کار کردم. در فیلم های ایرانی که خارج از کشور کار می شد، صحبت می کردم تا امروز که در خدمتتان هستم هرچند که کمتر می توانم به این مقوله از هنر بپردازم.

* رادیو چه طور؟

از سال ۱۳۶۸ کار رادیو را با پدرم با برنامه «صبح جمعه» شروع کردم. البته از قبل هم جسته و گریخته با رادیو همکاری می کردم و گاهی برای اجرای برنامه می رفتم.

* دوست دارید با کدام کارگردان که تا به حال کار نکرده اید؟ کار کنید؟

همه کارگردانان را دوست دارم. برایم مهم نیست که کارگردانی محبوب، معروف، تازه کار، ناشناس یا گمنام باشد بلکه آن شم کارگردانی و انرژی مثبت او برایم مهم است که اگر این خصوصیات را دارا باشد، به طور قطع با او کار می کنم.

* چه فیلم و مجموعه هایی در آینده ای نزدیک از شما خواهیم دید؟

فیلم سینمایی «جن زده» با نام قبلی «بار هستی» به کارگردانی آقای «امیر قویدل» آماده نمایش است. در این فیلم من در کنار «سارا خوئینی ها» بازی می کنم. مجموعه «گلریزان» مسعود رشیدی کارگردان خوب و دوست عزیزم آماده پخش است که متاسفانه ۲ سال پخش آن به تعویق افتاد. فکر می کنم هم زمان با کلانتر 3 این سریال مهرماه روانه آنتن شود و بینندگان شاهد ۲ بازی متفاوت از من باشند. در سریال «گلریزان» من در نقش حاج محمد که نقشی مثبت است، بازی کرده ام که شکل و شمایل متفاوتی دارم.

* سخن پایانی «ایرج نوذری» برای هم وطنانش.

امیدوارم شما، خوانندگان محترم و همکارانتان کامیاب و تندرست باشید.

چاپ شده در روزنامه خراسان 5/5/88

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 79
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 107
  • بازدید ماه : 273
  • بازدید سال : 642
  • بازدید کلی : 9,991